عنوان مجموعه اشعار : تنها نرو
شاعر : سمیرا پروین گیلوان
عنوان شعر اول : تنها نروتنها نرو، نه اینکه مرا با خودت ببر
تنها نرو عزیزدلم، تنها نمی شود
راهی که میروی، رهِ پیموده ی من است
میگویمت که صلح به امضا نمی شود
اینگونه مدعی که تو در راه می روی
هرگز جهان به کام تو حلوا نمی شود
روزی تمام شهر به سرت سجده می کنند
روز دگر یکی به رهت پا نمی شود
عنوان شعر دوم : بهارگفتیم بهار می رسد و تازه می شویم
اما بهار آمد و پژمرده تر شدیم
حالا که خوب ریشه دواندیم درون خاک
بی بار و بر، چه فایده گر موحکم شدیم؟!
عنوان شعر سوم : زمانهگاهی جهان تَنگ و زمان تُنگ می شود
گاهی زمانه ساز بد آهنگ می شود
گاهی چنان شادی و مسرور می شوی
گویی خدا با تو هماهنگ می شود
سلام و احترام خدمت دوست عزیزی که لطف کردهاند و آثارشان را برای پایگاه نقدشعر ارسال کردهاند. با توجه به آنچه نوشتهاید گویا اولین بار است که شعری میفرستید. خوشحالم که ناامید نیستید و بلاخره حاضر شدهاید اشعارتان را برای بررسی بفرستید. شاید فکر کنید دیر است (به خاطر نوشتن سنتان عرض میکنم) یا ممکن است سخت پیش بروید اما تا الان افراد بسیاری را دیدهام که هرچند دیر اما زود به قافله رسیدهاند و بهترینها را سرودهاند. چرا که مهم چگونه طی کردن مسیر است.
اشعارتان را خواندم. آنچه به عنوان نکته اول لازم میدانم بنویسم مشکل همیشگی وزن عروضی است که البته در شعرهای شما شکست وزنی یک مقدار ملایمتر اتفاق افتادهاست. جهت پیشرفت در امر یادگیری وزن عروضی ارجاعتان میدهم به آخرین مقاله منتشره توسط بنده حقیر در بخش بهعلاوه نقد. این مقاله به دلیل تکرار موضوع شکست وزنی نوشته شدهاست و امیدوارم فایده لازم را برایتان داشتهباشد. اما اگر بخواهیم با چند تغییر کوچک غزل اول شما را از جهت وزن عروضی به سلامت به خانه برسانیم میتوانیم چند حذف و اضافه کوچک در کلمات داشته باشیم. توجه بفرمایید :
تنها نرو، نه اینکه مرا با خودت ببر
تنها نرو عزیز، که تنها نمیشود
و در بیت آخر :
روزی تمام شهر به تو سجده میکنند
روز دگر یکی به رهت پا نمیشود...
در شعر بعدی اما مشکل تنها وزن عروضی نیست. نمیدانم آیا اموزشی در رمینه شعر داشتهاید یا نه اما مطالعه کتاب روزنه از استاد محمدکاظم کاظمی را بسیار پیشنهاد میکنم. مشکل این شعر شما هم وزن و هم قافیه است موحکم فارغ از شکل نوشتاری غلط بهخاطر وزن عروضی با پژمردهتر همقافیه نیست. در مورد آخرین شعر هم مشکل اصلی وزن عروضی است که ترجیحم این است این یک مورد را خودتان با یادگیری وزن اصلاح بفرمایید.
حال که تا حدی به ایرادات کار پرداخته شد، سوالی که پیش میآید این است که آیا با وجود این مشکلات باید از ادامه شعر نوشتن ناامید شد؟ آیا مثلا شما استعداد ندارید؟ خیر اتفاقا به نظر من شما در وجود شاعرید فقط باید برای یادگیری اصول وقت بگذارید. با چه دلیلی این نکته را بیان میکنم؟ تنها مصرعی کافیست که پی به استعداد شما ببرم. اما بهار آمد و پژمردهتر شدیم... این مصرع زیبا اگر از دهان شاعری پیشکسوت درمیآمد الان هزاران پوستر و غیره و ذالک از پیاش بیرون آمده بود چرا که مصرع مصرع سهل الممتنعیست. یعنی هرچند در ظاهر ساده است اما حرفی برای گفتن دارد و البته که در حافظه هم میماند.
هرچند من حرف برای گفتن زیاد دارم اما به شما توصیه میکنم بخوانید و بخوانید و بخوانید. ابتدا اصول را مطالعه کنید و بعد اشعار دیگر شاعران را. تا بتوانید درعین یادگیری اصول زبان شعری خود را ارتقاء ببخشید. زبان شعر شما بین چند سطح زبان سردرگم است با مطالعه اشعار شاعران معاصر و بعد اشعار و نثر پیشینیان کم کم به زبانی محکم و متشخص دست پیدا میکنید. برایتان آرزوی موفقیت و بهروزی دارم.