عنوان مجموعه اشعار : .
شاعر : محمد عظیمی
عنوان شعر اول : .تا پای چشمه ملّت ما را دواندهاند
در طول راه هی زرِ چاخان پراندهاند
گفتند بعد چشمه مسیریست رو به رود
ما را کنار شیر سماور رساندهاند
پرواز را به خاطر کفتر سپردهاند
آن را درون پیرهن خود چپاندهاند
هر چند کاه بوده ولی با تلاش باد
خود را به کوه و قلّۀ قدرت وزاندهاند
کشور شبیه برکهای از آب شور شد
دلسوزهایمان چه عرقها چکاندهاند
نوروز آمده است و درختان بیلباس
خود را به سمت سبزه به زحمت خزاندهاند
قدری تکان بده به سرت عقل کل شهر
نادارها برای تو دستی تکاندهاند
اخبار اقتصادیشان را یهو نگو
چون اهل شهر اشهد خود را نخواندهاند
.
درود بر جناب عظیمی عزیز. نمیدانم خاطرتان هست که چند ماه پیش دربارۀ غیرمستقیمگویی گفته بودم یا نه؟ برای اینکه دقیقتر یادم بیاید چه چیزهایی گفتهام، رفتم و آن یادداشت را دوباره خواندم. خیلی از همان حرفها را میشود دربارۀ این شعر هم گفت اما سعی میکنم همۀ حرفهایم تکراری نباشد.
نوع بیان مضمون در بیت اول میتواند نشاندهندۀ خشم و عصبانیت و ناراحتی شاعر باشد. این خشم، مخاطب را جذب نمیکند که هیچ، امکان دارد دافعه هم ایجاد کند. طنزپرداز باید سعی کند ناراحتی و عصبانیت خود را کنترل کند و از آن به عنوان ابزاری کارآمد برای نوشتن استفاده کند؛ طوری که آن عصبانیت در طنزش به چشم نیاید. حالا راهکار چیست؟ خوشبختانه تا دلتان بخواهید راه وجود دارد و میتوانید از شگردهای طنزپردازی مختلف برای این کار استفاده کنید. یکی از این شگردها «کنایه» است. با کنایه سخن گفتن از جذابیتهای طنز است. در بخش بهعلاوۀ نقد، یادداشتی با عنوان «اهمیت کنایه در طنز» نوشتهام و دربارۀ کنایه مفصلتر حرف زدهام. ببینید زندهیاد عمران صلاحی چقدر زیبا با کنایه طنز ساخته است:
هشدار که با درفش نازت نکنند
تولیدگرِ برقِ سهفازت نکنند
اوضاع جهان دیمی و هرکیهرکیست
کوتاه بیا، تا که درازت نکنند
غیرمستقیمگویی یعنی طنزپرداز حرفی میزند که منظور دیگری از آن دارد! یعنی چیزی میگوید که در واقع چیز دیگری است! رونالدینیو چه کار میکرد؟ همان کار! الکی که به او شاعر فوتبال نمیگفتند! پوشیدهگویی میتواند فضاهای طنزآمیز بسیار دلنشینی را خلق کند. این بیت حافظ را بخوانید:
اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباز
پیالهای بدهش گو دماغ را تر کن
حافظ در این بیت دوبار طنازی کرده است! اولین موقعیت طنز «پیاله دادن به شیخ» است اما سخن و طنز اصلی «دماغ تر کردن» است که هم معنی اولیۀ نوشیدن دارد و هم معنیِ پوشیدهای که غیرمستقیم به خشکمغزی او اشاره میکند. البته حافظ به سبک خودش و زبان آن موقع نوشته است؛ هدفم این بود که پوشیده سخن گفتن را نشان بدهم. احتمالاً نوع طنازی جناب صلاحی بیشتر مناسب زمان ما باشد.
زندهیاد ابوالفضل زرویی نصرآباد یکی از متخصصان استفاده از قافیههای شگفتانگیز بود. واژههایی را قافیه میکرد که اصلاً انتظارش را نداشتید اما همان واژهها را طوری قافیه میکرد که در شعر هضم میشد و از بافت شعر بیرون نمیزد. این سه بیت را بخوانید:
یک سلام قشنگ و گرم و تمیز
به شما ای حروفچینِ عزیز
ای که با توست، روز و شب دَمخور
کِیس و کیبورد و موس و مانیتور
میکُند مُخچۀ تو را تیلیت
دکمۀ «آلت، کنترل، دیلیت»
به واژههای «مانیتور»، «تیلیت» و «دیلیت» توجه کنید که چطور با استفادۀ بجا و جملهبندی مناسب، در شعر شیرین نشستهاند و بیرون نزدهاند! این شعر حتی با وجود واژههایی غریبه، بسیار روان و دلنشین است. شاعر هر کاری کند که جنبۀ هنری اثر را بالاتر ببرد و زیبایی بیافریند، خوب است! حالا به شعر شما برگردیم و ببینیم قافیههایی مثل «وزاندهاند» و «خزاندهاند» آیا این شرایط را دارند؟ ساختارشکنی گاهی میتواند طنز بیافریند و موجب زیبایی شود اما اگر این اتفاق نیفتد، مخاطب حس میکند که شاعر به زور از آن کلمات استفاده کرده است. اگر آن کلمات قافیه باشند که اوضاع بدتر هم میشود!
از نظر مضمون، شعر با بیت خوبی تمام نشده است. مضمون ابیات قبلی تقریباً همگی در یک راستا هستند و یکدیگر را پشتیبانی میکنند (حتی گاهی مضمون تکراری هم داریم!) اما در بیت پایانی یهو! سراغ اخبار اقتصادی میرویم. «پرواز را به خاطر کفتر سپردهاند» حالت کنایی زیبایی دارد. تعبیر عرق ریختن حضرات هم خوب است گرچه میشد بیت بهتری نوشته شود. خوب نوشتن شعر یک مسئله است و خوب ویرایش کردن مسئلهای دیگر! هنگام ویرایش شعر گاهی میشود با جابهجایی بعضی از واژهها، معنی را بهتر منتقل کرد یا معنی دیگری هم به آن بخشید و به اثر عمق داد. مثلاً اگر مصرع «هر چند کاه بوده ولی با تلاش باد» به شکل «هر چند کاه بوده ولی در مسیر باد» نوشته میشد، «حزب باد» بودن آنها نمایانتر میشد. در کل، این بیت را هم میشد بهتر جملهبندی کرد. با توجه به آثاری که از شما در پایگاه نقد شعر دیدم، مشخص است که ذوق و توانایی خوبی دارید اما حرفی را که در یادداشت قبلی زدم، دوباره تکرار میکنم. سعی کنید از شگردهای طنزپردازی مختلف و متنوع در آثارتان بهره ببرید. دربارۀ انواع شگردهای طنزپردازی مطالعه کنید و نمونههای موفق هر کدام را بخوانید و بررسی کنید. اطمینان دارم که با تلاش و وسواس بیشتر، آثار شما پیشرفت قابل ملاحظهای خواهند داشت. موفق باشید.