عنوان مجموعه اشعار : جاری تر از رود کر
شاعر : اسد زارعی
عنوان شعر اول : در وصف ماه این که شعر و شاعران و واژه ها
عاجزند از وصف شیر کربلا
بار ها ، دیدم به لطف اهل بیت
بیت سست و ناقصی شد شاه بیت
مثل یوسف دلبری والا شود
هر که راوی عاشقی سقا شود
می نویسم صد هزاران آفرین
بر جوانمردی یل ام البنین
مشک را پر کرد و خود از بطن رود
تشنه بیرون رفت ، اقیانوس بود
شاخص جانبازی و ایثار شد
یک جهان با مرگ او بیدار شد
عشق او را ماه کامل آفرید
آسمان مانند او دیگر ندید
عشق عطشان را چه خوش سیراب کرد
آسمان را فارغ از مهتاب کرد
هر که چون عباس شیدایی کند
بی گمان باب الحوایج می شود
عنوان شعر دوم : اعجاز میکده ای کاش که این کاش میسر می شد
اعجاز می و میکده باور می شد
ای کاش بجای مهر و اسباب ریا
خاک همه جا سبو وساغر می شد
عنوان شعر سوم : ..
با یک رباعی و مثنوی کوتاهی از آقای اسدی به نقد مینشینیم.
من آثار دیگر ایشان را که برای این پایگاه ارسال شده است را خواندم. چیزی که مشخص است ، انگار که اشعار امروز قبل از شعرهای دیگر سروده شده است.چرا که از نظر زبانی و نحوی ایرادهای بسیاری در آنها دیده میشود. حتی در بیت آخر قافیه درست نیست. بحث نقد مضمونی اشعاری اینچنین در این مقال میسر نیست، چرا که با دیدگاههای اعتقادی مختلط شده و تمیز آن سخت خواهد شد.
در دوبیت اول :
این که شعر و شاعران و واژه ها
عاجزند از وصف شیر کربلا
بار ها ، دیدم به لطف اهل بیت
بیت سست و ناقصی شد شاه بیت
که بخاطر آوردن "که" در مصراع اول موقوف المعانی به نظر میرسد و جمله باید در بیت دوم کامل شود، بیت دوم اصلا حرف دیگری میزند و پاسخ و مکمل بیت اول نیست. و بیت دوم هیچ پاسخی به ببت اول نمیدهد.اگر قرار است موقوف المعانی نباشد بایست حرف "که " از بیت اول حذف شود.
از آقای اسدی که در اشعار دیگر ارسالی ایشان ابیات و مصاریع زیبایی به چشم میخورد، ایرادات نحوی و حذف ارکان جملات در این مثنوی بعید است. به عنوان مثال در دو بیت زیر:
مثل یوسف دلبری والا شود
هر که راوی عاشقی سقا شود
می نویسم صد هزاران آفرین
بر جوانمردی یل ام البنین
شاعر به اجبار وزن در مصرع دوم و چهارم "ی" را حذف کرده است. در حالیکه "راوی ی عاشقی ی سقا " به "راوی عاشقی سقا" مبدل شده است. یا حذف "ی" در "جوانمردی ی یل ...". باعث اخلال در دستور و زبان جملات میشود.
در بیت بعدی:
مشک را پر کرد و خود از بطن رود
تشنه بیرون رفت ، اقیانوس بود
مصرع دوم یک سکته در جمله دارد که با تبدیل کامای میانی بیت دوم به "و" ، هم از نظر ارتباط جمله و هم از نظر معنایی بیت کامل میشود:
تشنه بیرون رفت و اقیانوس بود
روی هم رفته در این غزل شاعر تحت تاثیر احساسات مذهبی از نکات مهمی غافل شده است.
اما میپردازیم به رباعی ایشان:
ای کاش که این کاش میسر می شد
اعجاز می و میکده باور می شد
ای کاش بجای مهر و اسباب ریا
خاک همه جا سبو وساغر می شد
رباعی فوق رباعی خوبی ست و تمام اصول یک رباعی در آن رعایت شده است.و مصرعها هر کدام پلهی مصرع بعدی خود هستند.و نگاه نو و باریکبینانه ای به یک مضمون تکراری و کهنه داشته است. تنها دو نکته هست که با دقت و رفع ایراد آن در مصرع اول و دوم میتوان به یک رباعی خیلی خوب رسید.
"ای کاش که این کاش میسر میشد" چیزی کم دارد.شاید بخاطر میسر است که این مصرع ناقص بنظر می رسد.
شاعر باید فکری بحال "میسر" بکند.
بنطر من میشود این را هم عوض کرد و نوشت:
ای کاش که ای کاش میسر بشود
ردیف بشود تاکید خاصی دارد و طلبکارنهتر است و میتواند تاثیر رباعی را بیشتر کند. فعلی با دو مصرع سه و چهار نیز تناسب خوبی برقرار میکند.در مصرع دوم هم جنس کلمه اعجاز با باقی کلمات فرق دارد و میتواند با کلمهی بهتری جایگزین شود.
حالا که شاعر ربط و روند یک رباعی خوب را شناخته است ، باید دقت و تامل بیشتری روی ترکیبها و تناسب زبان در رباعی خود داشته باشد.و با استخدام کلمات به جا و درست به قدرت و قوام رباعی رباعی خویش بیافزاید.
رباعی مجال خوبی ست برای گفتن ناگفتنیها.و نگاه دقیق و خردمندانه به عوامل و اتفاقات بیرونی و ربط شاعرانه آنها و دلیل تراشی خیالانگیز میتوان رباعیهای خوب از این دست آفرید. امیدوارم آقای اسدی با دقت بیشتر روی مثنوی خود بتواند آنگونه که در رباعی خود باریکاندیشی کرده بتواند آن را نیز به یک شعر خوب مبدل سازد.
با ارزوی موفقیت برای ایشان منتظر آثار بعدی وی در پایگاه نقدشعر هستیم.