عنوان مجموعه اشعار : نیمهشبیها
شاعر : حمیدرضا رنجبرزاده
عنوان شعر اول : -وقتی که رسید روی از من گرداند
چشمم به دو دستِ خالیِ بابا ماند
انگار دوباره مادرم امشب نیز
تا نیمهی شب لالایی خواهد خواند
عنوان شعر دوم : -کابوسترین حالتِ رؤیا، عشق است
موّاجترین ساحلِ دریا، عشق است
در ظاهرِ خود ساده ولی در باطن
پیچیدهترین سادهی دنیا عشق است
عنوان شعر سوم : -وقتی که مین
به یُمن قدومت پایکوبی کرد
چنان خودت را بیریا رها کردی
که هیچ اثری از تو در این سیارهی رنج
باقی نماند...
در این یادداشت نگاهی نقادانه خواهیم داشت به سه اثر کوتاه از دوست شاعر جناب آقای حمیدرضا رنجبرزاده عزیز، آن طور که در پرونده شاعری شما آمده است کمتر از یکسال سابقه شاعری دارید، برای این سابقه چند اثری که از شما خواندم نمره قابل قبولی میگیرد، اما لازم است قدری جزییتر در مورد ادامه این مسیر صحبت کنیم، من چند اثر دیگر از شما را هم که توسط همکاران عزیز نقد شده بود خواندم، شما هنوز در مرحله انتخاب قالب مردد هستید، در جهان شعر امروز انتخاب قالب اتفاق مهمیست، نه اینکه یک شاعر نمیتواند در همه قالبها موفق باشد، چه بسا معدود شاعرانی هم باشند که از عهده این کار برآمده باشند، اما شناخت ظرفیتهای دقیق هر قالب، تمرین و مطالعه هوشمند و همچنین تجربه کردن هر قالب شاعران را بیشتر به سمت آزمودن خود در یک قالب تخصصی برده است، شعر عرصه آسانی نیست که شما بتوانید صرفا با اعتماد به نفس از شاعر بودن در همهی قالبها سربلند باشید، به خصوص که شما در هر دو گونه شعر موزون و شعر آزاد مشغول تجربه هستید، خود را متوقف نکنید و همین مسیر را ادامه دهید، اما بدانید که به زودی برای حرفهایتر بودن موظفید قالب تخصصی خود را انتخاب کنید، به طور حتم همهی شاعران موزونسرا مثلا غزل سرا هم توانایی نوشتن رباعی سالم را دارند، پس چرا به صورت جدی به سمتش نمیروند؟ دلیل را من میگویم، روشنترین دلیل این است که در قالب اختصاصی خود تجربه بیشتری دارند و اشراف کاملتری برای سرودن در خود احساس میکنند، من چندین اثر از شما خواندم و باور دارم به زودی باید بر اساس علاقه و تسلط یک قالب را به عنوان قالب اختصاصی خود در نظر بگیرید، نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که این کار به افزایش کمی و کیفی میزان مخاطب هم کمک میکند، چرا که مخاطب محدود شعر امروز هم شاعران را با قالبهای اصلیشان میشناسد، یعنی الان من مخاطب غزل سرایان و رباعی سرایان و قصیده نویسان را به قالبهایشان میشناسم. برسیم به همین سه اثر در هر سه اثر شما ناپختگیهایی وجود دارد که نشان از تجربه کم شما دارد، در یادداشت قبلی که برای شما نوشتم گفتم برای موفقیت بیشتر باید تسلط خود را بر قالب افزایش دهید، اگر رباعی قالب اختصاصی شماست باید سعی کنید رباعی بیشتر بخوانید و بیشتر تمرین کنید. ظرفیتهای این قالب را به خوبی بشناسید و نوآوری خود را هم به آن اضافه کنید تا بتوانید شاعری مسلط و در عین حال متشخص باشید. پیدا کردن تشخص جز با وارد کردن ایدههای شخصی میسر نیست. به عبارت دیگر تا وقتی نشانی از خود در شعرتان نباشد شعرتان از دیگران قابل تفکیک نیست.
وقتی که رسید روی از من گرداند
چشمم به دو دستِ خالیِ بابا ماند
انگار دوباره مادرم امشب نیز
تا نیمهی شب لالایی خواهد خواند
رباعی بدی نیست، اما شکل قافیه پردازی چندان مطلوب نیست، آن "از من" در مصرع اول باعث شده ترکیب روی گرداندن کمی از هم دور بیفتند که مطلوب نیست، مضمون هم چندان تازه نیست و بیشتر در شعرهایی خوانده و شنیده شده است، وقتی شما به عنوان شاعر به سراغ یک مضمون استفاده شده میروید باید سعی کنید با تغییر زاویه دید دست کم اگر حرفی تازه ندارید تصویری تازه داشته باشید، آن هم در رباعی که جهان تصویر و مضمونهای کوتاه اما تاثیر گذار است.
کابوسترین حالتِ رؤیا، عشق است
موّاجترین ساحلِ دریا، عشق است
در ظاهرِ خود ساده ولی در باطن
پیچیدهترین سادهی دنیا عشق است
دو مصرع اول عملا هستند که باشند، قافیههای رویا و دریا آنقدر اصلا در بیت بعد کارایی و ربطی پیدا نمیکنند، فرض کنید مصرع دوم به جای ساحل دریا اینطور باشد
دلگیرترین گوشه صحرا عشق است
تازه بین صحرا و عشق به واسطه داستان مجنون و امثالهم ربط بیشتری بود حالا اگر این مصرع بداهه من جای مصرع دوم شما قرار میگرفت رباعی چیزی را از دست میداد؟ اگر نه بدانید یک جحای کار میلنگد، مصرع آخر شعر بد نیست ولی کاش از "ساده" در مصرع سوم استفاده نمیکردید تا برای پایان بندی بکر تر میشد.
وقتی که مین
به یُمن قدومت پایکوبی کرد
چنان خودت را بیریا رها کردی
که هیچ اثری از تو در این سیارهی رنج
باقی نماند...
به باور من شما در شعر موزون شاعر بهتری هستید، و مشخص است که اشراف شما بر نوشتن شعر آزاد هنوز کافی نیست، در این اثر که من با مسامحه بر آن نام شعر میگذارم با یک تصویر مواجهیم، تصویر روی مین رفتن همین و شما سعی کردهاید با کشفهای سطحی و استفاده از کلماتی کلیشهای در فضایی نیمه استعاری شعر را به پایان ببرید، شاعر عزیز با یک تصویر و یک تشبیه شعر ساخته نمیشود. باید سعی کنید با خواندن شعرهای بیشتر تسلط خود را در این قالب نیز بالا ببرید.
بخوانید و بنویسید، هر چه بیشتر بهتر، با آرزوی موفقیت برای شما