عنوان مجموعه اشعار : مجموعه اشعار
شاعر : مهران احمدی
عنوان شعر اول : گردونفت را از دل تو بیرون می کشند
و این گردوی پوک هیچ کس را سیر نمی کند
و این من و توییم
انگار جایی به هم رسیده ایم
تنها در میان انتخاب هایمان
کویر
انسانی ست که خودش را نوشت
و این صفحه ی سفید کلمات بیشتری برای گفتن دارد
بگذار بگرید :
این گلوله در گلوی خودکار گیر کرده است
بگذار بگرید :
وقتی حرف بزند انسان های بیشتری را می کشد
عنوان شعر دوم : .......
عنوان شعر سوم : .......
جناب آقای مهران احمدی، سلام.
نمی توانم خرسندی خود را از مواجهه با اثر شما - گردو- با توجه به سن و سابقهی فعالیت تان، کتمان کنم. شناختن چهار چوب هایی که می تواند "گردو" را پدید بیاورد نوید خواندن آثاری بیشتر و پر طبل تر را می دهد.
"گردو" دنیایی دارد خود بسنده، کلمه به کلمه خلق می شود؛ کلمه را به دوش کلمهی پسین می سپارد و پیش می رود؛ ارجاعات در دل متن شکل می یابند و تکثیر می شوند.
بند نخست از تو تعریفی به دست می دهد :
نفت را از دل تو بیرون می کشند
و این گردوی پوک هیچ کس را سیر نمی کند.
و بند دوم ارتباطی بین من و تو بر قرار می کند :
{و} این من و توییم
انگار جایی به هم رسیده ایم
{تنها} در میان انتخاب هایمان
و بند سوم از من می گوید :
کویر
انسانی است که خودش را نوشت
و این صفحه سفید کلمات بیشتری برای گفتن دارد
و در بند چهارم گردو شکسته می شود :
بگذار بگرید:
این گلوله در گلوی خودکار گیر کرده است
بگذار بگرید :
وقتی حرف بزند انسان های بیشتری را می کشد
فرمی که اثر به خود گرفته، تشبیه و استعاره ها حس انسان / کویر را به خوبی در تقابل های من / تو (زمین،کویر) تا انتهای اثر، القا می کند. قدم به قدم "گردو / شکستم" تا شکسته شدن بغض من تنهای این ساختار پیش می رود و خوانندهی فعال و جستجوگر را به بازی کلمات دعوت می کند. مدلول ها در فاصله ای متناسب و دلخواه از مصداق ها قرار گرفته اند و اثر را به نزدیکی های قطب استعاری هل داده اند. این چنین است که خواندن اثر، برای خواننده ای که به دنبال کشف است و قواعد از پیش تعریف شده و اشارات نزدیک، عطش خواندن و یافتن را در او فرو نمی نشاند؛ حظ مضاعفی دارد.
پیشرفت شما در انتخاب کلمات و حذف اضافات - آن طور که در نقد اثر ارسالی پیشین "پیوند" گوشزد شده بود - در "گردو" مشهود است با این وجود پیشنهاد می شود : "و" از ابتدای بند دوم به نفع حسنِ تقطیع مورد نیاز فرم انتخابی و رعایت کامل فاصله گذاری و "تنها" از ابتدای سطر سوم همین بند به منظور اجتناب از اشارهی مستقیم حذف شود تا تصویر ذهنی شما به صورت کامل تری اجرا شده باشد. این پیشنهاد ها به همان ترتیب مورد اشاره در ارجاعات به بند های اثر شما در سطرهای پیشین، میان آکولاد قرار داده شده اند.
تکرار جملهی "بگذار بگرید" و تکرار واج "گ" که گردو را به اثر در بند پایانی آن ضمیمهی القایی کرده است؛ یکی از معدود توجهات شاعرانهی شما در این اثر به لحن سازی و بهره گرفتن از ظرفیت های فراوان موسیقیایی است که البته در بسیاری از آثار سپید نویسان معاصر نیز مشاهده می شود و شاید الزامی برای آن متصور نبوده اید ولی نباید از این موضوع غافل ماند که تاثیر گذاری کامل اثر بر خواننده و همراه و هم دل کردن او تا انتها بدون در نظر گرفتن تمامی امکانات شاعری متصور نیست.
به امید خواندن آثار بیشتری از جنابعالی با توجه بیشتر به لحن و موسیقی در کنار ظرایف متعددی که در اثر ارسالی خود به کار بسته بودید.