زندگی نامه
ضیاءالدین خالقی، شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، متولد مهرماه 1342 لنگرود. تا 3سالگی باخانواده در قم ساکن بودیم، از سال 46 تا 56 ساکن تهران شدیم، سپس ساکن لنگرود. بعد از اتمام دبیرستان و سربازی، دوبار در دانشگاه قبول شدم و هر دوبار تحصیل را نیمهکاره رها کردم. سال 66 ازدواج کردم، بهترینکتابفروشی را در لنگرود افتتاح کردم، «انجمن ادبی حافظ» را باجمعی از شعرا و ادبای شهر بنیان گذاشتیم. سال 71 مجموعهشعر «رویایی به رنگ آتش و آب» و آنتولوژی «سیب اتفاقی است که میافتد»(گزیدهی شعرهای نو کوتاه ایران) را درآوردم؛ سال 72 مجموعهشعر «بارانی از پریشانیِ یال» و سال 84 «سمبولیزم بهروایت امروز» و دوسال بعد دفتر شعر «دلشورههای من و خاک کاغذی» را بهچاپ رساندم. قبل و بعدِ انتشار کتابها، از اواسط دههی 60 تا اواخر آن، اشعارم را در اطلاعات هفتگی و جوانان چاپ کردم، نشریات ادبی حرفهای که سر برآوردند؛ بعد از آن اشعار و مطالبم را در آدینه، گردون، دنیای سخن، تکاپو، کلک، چیستا، گیلهوا، کادح هنر و ادبیات و... و نیز در نشریات ادبستان و صفحهی «بشنو از نی» روزنامهی اطلاعات انتشار دادم. سال 79 «ویژهنامهی کادح/ ادبیات امروز» را در چند شماره درآوردم که از نشریات معتبر آن سالها بهحساب میآمد. بعد «دفتر ادبیات امروز» را دایر کردم
که کارش نشر و فروش کتاب بود. سال 82 بهمدت دوسال «کارگاه شعر» را در لنگرود راه انداختم که 50 عضو فعال داشت. تا سال 86 دو سه کار دیگر برای معاش انجام دادم و بعد از سر ناگزیری با همسر و دو فرزندم علی و پریسا به تهران آمدم. تا سال 98 در تهران کارهای متعددی انجام دادم؛ کارهایی نظیر مسئولیت کانونهای ادبی کتابخانهی پارکشهر، فرهنگسرای ابنسینا و مجتمع فرهنگی غنیپور، و دبیری فصلنامهی «سیمرغ»، مسئولیت صفحات ادبی و شعر مجلات «رودکی» و «چامه» و همکاری با روزنامهها در زمینهی نقد کتابهای شعر و مطالب ادبی و نیز همکاریهای مقطعی با «بنیاد شعر و داستان» بهعنوان نویسنده، ویرایشگر و منتقد شعر. از سال 88 نیز تاکنون با چند رادیو و شبکهی 4 سیما بهصورت پراکنده، تحت عنوان نویسنده و سردبیر و کارشناس همکاری داشته و دارم؛ اما همین همکاری بهطور مستمر، بیش از 10سال است که باگروه ادب و هنر رادیو فرهنگ ادامه دارد. عناوین دیگر کتابهای چاپشدهام در بخش «کتابها» ذکر شده است.
کتاب ها
رویایی به رنگ آتش و آب/ سیب اتفاقی است که میافتد/ بارانی از پریشانی یال/ سمبولیزم به روایت امروز/ دلشورههای من و خاک کاغذی/ و کتابهای: گزیدهاشعار به رنگ باران نوشتم 1388/ شیراز نام دیگر من است1388/ نثرهای ادبی سکوت به صدایش دل داده است 1388و چند مجموعهشعر و کتابهای ادبی و پژوهشی زیر چاپ.
جوایز
من تا کنون در هیچ مسابقهای شرکت نکردهام، اما چند بار شرکت داده شدهام. یکبار در اولین جشنوارهی مطبوعات گیلان(بهگمانم سال1380) که دو شعرم در بخش شعر نو اول شد. چند جایزه هم از رادیو(معاونت صدا) و شبکهی فرهنگ گرفتهام تحت عناوین بهتریننویسندگان سال و یا بهتریننویسندهی برنامههای روتین و یا ویژهبرنامههاو...